۱۳۸۸۰۹۰۹

t.A.T.u





هيچکس نمي تواند ديگران را مقصر بداند

ماه در هر چاله و گودال بازتاب مي شود

(عيبها و زشتي هاي انسان در همه جا هويدا مي شود)

مختصات ونشانه هاي بيشتري وجود ندارد

که من بتوانم از آنها براي پيدا کردن تو استفاده کنم





هنوز نه من آنجايم و نه تو اينجايي

ابرها احمقانه يکديگر را از دست مي دهند وبراي هم دلتنگ مي شوند

حالا تو يک ميمون هستي

و من حالا براي يک ميمون زنده ام





تو درد شادي آور من هستي

تو رنج مضحک وخنده دار من هستي

من ميمون شماره صفر هستم

تو ميمون شماره صفر هستي





ديوانه هاي صادق ودرستکار نيازي به علاج و شفا ندارند

هيچکدام از ما هم آزاد نخواهيم شد

مانمي توانيم از اين دلتنگي رها شويم

چون که ميمون ها محکوم به حبسند و در زندان زندگي خواهند کرد





ميمون ها در زندان زندگي خواهند کرد

عشق براي همه است و دلتنگي و غم براي ميمون ها

تو ميمون روياهاي من هستي

ميمون_من هم در روياهايت خواهم بود



تو درد شادي آور من هستي

تو رنج مضحک وخنده دار من هستي

من ميمون شماره صفر هستم

تو ميمون شماره صفر هستي



تو درد شادي آور من هستي

تو رنج مضحک وخنده دار من هستي

من ميمون شماره صفر هستم

تو ميمون شماره صفر هستي

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر